سنجاق قفلی

تو هستی من شدی از آنی همه من من نیست شدم در تو ازآنم همه ؛ تو

سنجاق قفلی

تو هستی من شدی از آنی همه من من نیست شدم در تو ازآنم همه ؛ تو

فال من

مکثی می‌کنم
کوتاه و
از پشت در خانه‌ی فال‌گیر
فال نگرفته
باز می‌گردم

دیگر چه فرقی می‌کند
چه ها بر من گذشته باشد
درست یا غلط
تو را که داشته باشم

آینده‌
به چه کارم می‌آید
جز
تو را داشتن و
با تو خندیدن

داشتنت
پایان تمام پیش‌گویی‌ها
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد