تو را دارم ای جان، جهان با من است
تو تا با منی، جانِ جان با من است
چو می تابد از دور پیشانیت
کران تا کران آسمان با من است
چو خندان به سوی من آیی به مهر
بهاری پر از ارغوان با من است
کنار تو هر لحظه گویم به خویش
که خوشبختی بی کران با من است
چه غم دارم از تلخی روزگار
شکرخنده ی آن دهان با من است
روانم بیاساید از هر غمی
چوبینم که مهرت روان با من است.